با حضور دکتر بخشعلی قنبری، نشست علمی ((روان شناسی عدالت در نهج البلاغه)) برگزار شد.
پنجمین نشست علمی از سلسله برنامه های آموزشی و فرهنگی پیرامون نهج البلاغه، عصر دیروز ساعت 18:30 با حضور و سخنرانی جناب آقای دکتر بخشعلی قنبری برگزار شد. در آغاز جلسه، دکتر محمدی مدیر فرهنگی دانشگاه ضمن تشکر از حضار و به ویژه آقای دکتر قنبری، ابراز امیدواری کرد که اهداف و برنامه هایی که قرار است با همکاری بنیاد بین المللی نهج البلاغه تدوین و اجرایی شود به خوبی و نظم و برنامه ریزی مناسب طبق تفاهم نامه پیش رود. تاکنون چهار برنامه شاخص در این زمینه برگزار شده است و یکی از برنامه ها، تجهیز کتابخانه دانشگاه با آثار کارشناسی شده درباره مسائل نهج البلاغه است که اولین بسته اهدایی به زودی تقدیم دانشگاه خواهد شد.
مدیر فرهنگی دانشگاه در ادامه به نقش حضرت علی (ع) در زندگی فردی و اجتماعی پرداخت و گفت: همه ما بایسته است سیره ایشان را برای خود الگو قرار دهیم و بیش از همه حق محوری می باید در دستور زندگی همه باشد و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کنیم. برپا داشتن معانی عظیم و ارجمندی که در قرآن نیز آمده است از جمله: قسط، ایمان، تقوی، عدل و حق-محوری که با طرح بحث امشب یعنی روان شناسی عدالت پیوند بسیار نزدیکی دارد. عدل و عدالت معانی بسیاری دارد که در بافت سخن و متن و با توجه به محور همنشینی و جانشینی معنای تازه ای می گیرد و هر کدام در قرآن و نهج البلاغه به تناسب محتوا، در این متون به کار رفته است. مثلا عدل گاهی به معنای برابری و تعادل است و گاه هر چیزی را در جای خودش نهادن و گاهی کاری را به درستی انجام دادن و البته که گاهی با توجه به محور کلام به معنای انحراف و دوری از حق و حقیقت هم به کار رفته است.
دکتر محمدی به این موضوع هم اشاره کرد که همه مکاتب فکری و اندیشمندان دنیا و همه مردم، عدل را می پسندند ولی اینکه چقدر در تحقق آن در زندگی خود و دیگران بدان اهمیت می دهند و آن را در عمل نشان می دهند متفاوت است و همین موضوعی است که قرار است جناب دکتر قنبری که از پژوهشگران برجسته و پرتلاش حوزه نهج البلاغه هستند بدان بپردازند. محور همه سیره و رفتار و گفتار حضرت علی (ع) عدالت بوده است و انقلاب اسلامی کشور ما نیز بر همین معنا شکل گرفته است. امیدواریم همه ما پیام آور خوبی ها و مهربانی ها باشیم و از نعمت و رحمت و برکت پروردگار بهره مند شویم و در مسیر عدالت و پایداری بر درستکاری و رستگاری کوشا باشیم.
در ادامه جناب دکتر قنبری، دانشیار ادیان و عرفان و پژوهشگر نهج البلاغه سخنان خود را آغاز کرد. وی ضمن تشکر از مجموعه بزرگ و پرسابقه دانشگاه بیرجند اذعان کرد: علی رغم این که یکی از منابع اصلی ما در به ظهور انقلاب اسلامی مفاهیم ارزشی نهج البلاغه و سیره حاکمیتی علی(ع) بوده ولی این موضوع بسیار مهم، بعد از انقلاب هم خیلی وارد سِپِهر اجتماعی ایرانیان نشد و هنوز هم در این زمینه مشکل داریم. یکی از دلایل این بود که از همان ابتدا یک نوع معرفی از این کتاب شد و خیلی تأثیر منفی گذاشت آن هم این که گفتند کتابی دیر یاب و مشکل فهم است و این تلقی به قدری در ذهن ها آمد که این کتاب کم کم کاملا اختصاصی شد و در حوزه خواص مطرح گردید. به همین دلیل پژوهش های دانشگاهی و حوزوی زیادی داریم اما در حوزه اجتماعی، نهج البلاغه غایب بزرگ جامعه ما است. در صورتی که در بین کتب دینی یکی از نافذترین و مؤثرترین کتاب هایی است که می تواند در بُعد انگیزشی برای انسان ها تأثیرگذار باشد و زندگی مخاطبانش را حقیقتا دگرگون کند.
بحث امروز، روانشناسی عدالت است که بحث بین رشته ای است و با مبحث بررسی عدالت در نهج البلاغه تفاوت ماهوی دارد و متفاوت از آن است. در واقع روانشناسی عدالت یک نوع آسیب شناسی عدالتی در مقام تحقق است نه در مقام تعریف و تبیین. میخواهیم بدانیم چرا ما نسبت به عدالت از معرفت نسبی برخوردار هستیم اما در مقام اجرا نه تنها عامل نیستیم بلکه پذیرنده عدالت هم نیستیم؟
این پژوهشگر نهج البلاغه، یک علت آن را عدم تبیین درست و بسنده برای این موضوع دانست یعنی اینکه ما در جزئیات واقف به عدالت نشده ایم و به همین خاطر است که در عمل کار می لنگد.
وی اظهار داشت: دو دسته از موارد که در مبحث روانشناسی اخلاق می گنجد:
1- عوامل روانشناختی مربوط به عدالت
2- موانع روانشناختی مربوط به عدالت. برای عملیاتی شدن مسائل اخلاقی در جامعه باید موانع را برداشت و سپس انتظار داشت که بی اخلاقی ها در جامعه کمتر شود. به این نوع تبیین می گویند روانشناسی اخلاقی که در دو ساحت مورد بررسی است:
1- در ساحت عام اخلاق
2- در باره تک تک موضوعات اخلاقی.
درتحقیقات دانشمندان دنیا گفته شده که اخلاقی زیستن هم ممکن است و هم واقع شده و هم به صرفه است و اگر انسان بداند که اخلاقی زیستن به صرفه است و باور کند و دلیل محکمی برای آن داشته باشد اخلاقی زندگی خواهدکرد.
دکتر قنبری به چهار رابطه اشاره کرد:
1- رابطه با خدا 2- رابطه باخود 3- رابطه با دیگران 4- رابطه با طبیعت و اضافه کرد: بر همین اساس موانعی برای ارتباط صحیح نیز وجود دارد.
اولین مانع برای عمل نکردن به اخلاق فقدان محبت الهی است که باعث می شود ما به عدالت رفتار نکنیم. اگر خدا را دوست داشته باشیم و بدانیم که او ما را به اخلاق دعوت کرده و رسولش را برای اخلاق فرستاده و از او به عنوان الگوی اخلاق یادکرده پس اخلاقی زندگی می کنیم و پیش فرض این مدعا آن است که انسانِ مطلوب خدا حداقل اخلاقی زندگی می کند. اگر خدا را دوست داشته باشیم نمی توانیم به دوست داشتنی های او بی اعتنا باشیم.
نوع دوم این موانع روانشناختی عدالت، رجوع دارد به خود انسان که بیشترین موارد را در این قسم می بینیم. مثلا در نهج البلاغه یکی از مهمات را حبّ نفس دانسته ( که متفاوت با حب ذات است) حب ذات خوب است و پسندیده در مقابل حب نفس است که اگر کسی ایثار نداشته باشد حب نفس دارد و این مانع عدالت گستری او می شود.
روانشناختی اخلاق یکی از موضوعات اساسی برای تحقق اخلاق است و سعی دارد فاصله میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی را از بین ببرد. که در نهج البلاغه در سطح گسترده ای مطرح شده و تحقیقا ما می توانیم روانشناسی اخلاق را به طور کامل وکلی در باره خودِ اخلاق به کار بریم.
ما اگر در پرداختن اخلاق دغدغه ذهنی ایجاد نکنیم سخن ما دوامی نخواهد داشت و اثر آن نیز کاربردی نخواهد بود. اما اگر توصیه کنیم و تحلیل کنیم و نقدی را هم بیاوریم شنونده دغدغه مند می شود.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به این موضوع اشاره کرد که همه ما نیازمند یک انقلاب اخلاقی هستیم، حتی در جامعه و در میان کنشگران سیاسی هم نیازمند یک تحول اخلاقی هستیم. سطح سواد اخلاقی مردم در کشور بسیار پایین است. یک مشکل برمی گردد به اینکه میان معانی واژه ها تفکیک قائل نیستیم و همه معانی مشترک را به جای هم بکار می بریم و تفاوتی برای آنها نمی بینیم. مثلا در بین مردم غرور و خود پسندی و تکبر و خودخواهی همه یک معنی دارد و لازم است پژوهشگران علم اخلاق به این موضوع بیشتر ورود کنند تا توصیف های درستی انجام شود.
دکتر قنبری افزود: یکی از موضوعات ما در اخلاق، عدالت است. ارسطو گفته است که عدالت یک چهارم اخلاق است و البته که در این زمینه، اندیشه مرحوم ملا احمد نراقی متکی بر مکتب ارسطو است.
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند: « اگر شب را تا صبح روی خار مغیلان بخوابم برای من خوشتر و گواراتر از آن است که بنده ای از بندگان خدا به دست من مورد ستم واقع شود و قیامت بر پا شود و به من گفته شود چرا به یکی از بندگان خدا به جای عدالت ظلم کردی؟»
یا این مطلب که : « اگر هفت آسمان را ارزانی ام دهند و از من بخواهند به جفا پوسته جویی را از دهان موری برگیرم به خدا قسم به این ظلم تن نخواهم داد، علی را چه کار است با لذتی که ناپایدار است».
پس می بینیم که عدم و فقدان عشق الهی است که مانعی می شود برای انجام ستم و ستمگری و توجه ویژه به عدالت و کاربرد آن در زندگی. فقدان محبت به خدا در بین باورمندان به خدا مانع عدالت است. کسانی که هم باور به خدا دارند و هم به تشخّص خدا باور دارند به خدا محبت می ورزند. حضرت علی (ع) چون محبت خدا را در خودش به وجود آورد باعث تحقق ارزش های اخلاقی و عدالت در رفتارش شد.
در ادامه بحث وی به نوع دوم این موانع روانشناختی پرداخت و افزود: نوع دوم این موانع، رجوع دارد به خود انسان که بیشترین موارد را در این بخش شاهد هستیم. مثلا در نهج البلاغه همانطور که گفتم مانعی به نام حب نفس است. اگر کسی ایثار نداشته باشد حب نفس دارد و این مانع عدالت گستری او می شود. انسان و برخی از حیوانات هرگز حاضر نیستند به لحاظ روانی، روی خود پا گذارند مثالی عرض کنم برای حب نفس: الاغ از آب زلالِ کم عمق و پهن نمی گذرد مگر این که آب را گل آلود کنید که خود را نبیند. هر چه لایه های حب نفسِ تشکیل شده در انسان زیادتر باشد رهایی از بندهای آن سخت تر خواهد بود.
دکتر قنبری برای تأکید و تبیین گفته خود به نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر پرداخت. « ای مالک مواظب باش در آن جاهایی که عدالت به معنای مساوات باید برقرار شود، نباید جای ایثار و استیثار و عدالت جا به جا شود.
اگر آدم خود گرا باشد و حب نفس داشته باشد استیثار را جایگزینِ نه تنها ایثار بلکه عدالت خواهد کرد. و این یکی از موانع است برای عدم اخلاقی زیستن و حضرت به شدت ما را پرهیز از جایگزین کردن استیثار به جای عدالت و ایثار دادند.
در نهایت سخنران ویژه این جلسه، در تلخیص مباحث خود گفت: روانشناختی اخلاق یکی از موضوعات اساسی برای تحقق اخلاق است و سعی دارد فاصله میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی را از بین ببرد که در نهج البلاغه در سطح گسترده ای مطرح شده و تحقیقا ما می توانیم روانشناسی اخلاق را به طور کامل و کلی در باره خود اخلاق به کار بریم.
یک مورد ناظر به خدا و یکی ناظر به خود و در نهایت منحصر به ترجیح استیثار به ایثار و عدالت شده است. عدالت ناظر به خدا و عشق به او و مهرورزی بر مردم استوار است.
در پایان دکتر زنگوئی معاون محترم فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ضمن تشکر از ریاست محترم دانشگاه و جناب دکتر قنبری و همه کارشناسان فرهنگی دانشگاه در تأیید سخنان دکتر قنبری پرسش هایی را مطرح کردند:
ما کتاب های متعددی درباره مباحث گوناگون مثلا طهارت داریم ولی در زمینه اخلاق، با کمبود منابع در طول تاریخ اسلام روبرو هستیم. چرا دانشمندان ما در این زمینه کم کاری کرده اند و از زوایای مهمی مثل روان شناسی و یا توصیف دقیق حالات اخلاقی کمتر بحث و تحقیق کرده اند؟ که در این زمینه سخنران ویژه مراسم این بحث را تأیید کرد و افزود: واقعا ما در کشور و تاریخ پرشکوه علمی و فرهنگی با فقر شدید منابع اخلاقی روبرو هستیم و باید از منظر بین رشته ای همه موضوعات علم اخلاق را مورد پژوهش قرار داد.
در پایان این نشست، دکتر قنبری اضافه کرد: زمانی عمل اخلاقی ما ارزش پیدا کند که در ما ملکه شود، وقتی می توانی ادعا کنی عملی در تو ملکه شده که برای انجام یا پرهیز از آن نیاز به تأمل نداشته باشید و این یعنی عمل اخلاقی. ما اگر در پرداختن اخلاق دغدغه ذهنی ایجاد نکنیم سخن ما دوامی نخواهد داشت و اثر آن نیز کاربردی نخواهد بود، اما اگر همیشه مثل امر به معروف و نهی از منکر توصیه کنیم و تحلیل کنیم و نقدی را هم بیاوریم شنونده دغدغه مند می شود و از پذیرفتن آن عمل اخلاقی و کاربست آن در زندگی امتناع خواهد کرد.
در پایان یادآوری می شود ششمین نشست از سلسله برنامه های نهج البلاغه با عنوان "روان شناسی وفای به عهد در نهج البلاغه "سه شنبه آینده 19 مردادماه ساعت 20:30 الی 22:30 برگزار خواهد شد.