شانزدهمین جلسه کافه کتاب در کتابخانه مرکزی و مرکز نشر برگزار شد.
شانزدهمین جلسه کافه کتاب روز چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404 از ساعت 12-10 با حضور آقای دکتر پیمان زنگنه عضو محترم هیأت علمی دانشگاه بیرجند و ریاست محترم کتابخانه مرکزی، جمعی از کارکنان و دانشجویان دانشگاه برگزار شد. در این نشست کتاب " رخداد، سوژه و حقیقت در اندیشه سیاسی آلن بدیو" نوشته پوریا پرندوش معرفی گردید. آقای دکتر زنگنه ضمن خیر مقدم به شرکتکنندگان به معرفی اجمالی کتاب و فصول مختلف آن پرداخت. در این کتاب که در شش فصل تدوین یافته است، پیشگفتاری جامع و مفصل درباره بازگشت پارسیا نوشته دکتر تاجیک دارد که قابل تأمل میباشد. در فصل یک با عنوان تلاش برای نجات فلسفه، ضرورت پرداختن به فلسفه را مطرح میکند. در مسائل سیاسی تاجیک مطرح میکند که انسان پارسیا انسانی است که هر آنجه را در ذهنش میگذرد، صراحتاً بیان مینماید. طبق جمله معروف بدیو" انسانها آزاد آفریده شدهاند اما دربندند". لذا هر سیستم حکومتی که میآید بجای اینکه بندها را محکمتر ببندد، شلتر می بندد. از اینرو آنچه برای نویسنده مهم است این است که فلسفه امروز لای پیچ و مهرههای مدرن گم شده و خیلی قابل رؤیت نیست و بدیو تلاش میکند فلسفه را از این حالت خارج کرده و آنرا در حالت کنش قرار دهد. از دید او فلسفه باید چهار وجه داشته باشد: شورش، منطق، جهان شمولی و ریسک یا مخاطره .به این صورت که فلسفه در عین حال که منطق و دلایلی برای خود دارد اما جهان شمول نیز هست. ما نیز استدلالهایی داریم که منطقی جهان شمول داریم و با این منطق میتوانیم انسانها را بشورانیم و در جامعه تنش ایجاد کنیم. ایجاد ریسک یا مخاطره نیز در این راستا وجود دارد چون انسان بدون خطر نمیتواند به هدف و غایت نهایی برسد. هدف نویسنده کتاب نیز این است که فلسفه را به ابزاری برای کنش و تنش تبدیل کند. در ادامه فصول کتاب، بدیو مباحث هستیشناسی را مطرح میکند که طبق نظریه مجموعهها، یک مجموعه عناصری دارد که همه در آن بهم میپیوندند و عناصر غیرهمسان در آن کنار زده میشوند. بر مبنای این هستیشناسی دولت و حکومت مجموعهای را درست میکند که نظم موجود بر اساس آن چینش میشود و معمولا" عناصری را گزینش میکند که آن عناصر بتوانند به نظم و بقاء مجموعه کمک کنند، چرا که مهمترین مسئله برای نظامهای سیاسی برقراری نظم در جامعه است. از نگاه بدیو در امر سیاسی کشمکش و چالش وجود دارد اما او از فراسیاست نیز نام میبرد. یعنی زمانی که در عالم سیاست وارد میشویم لازم نیست حتماً داخل حزب یا گروه باشیم بلکه باید چالشی ایجاد کرده و از طریق چالش و کنش، سیستم را به چالش بکشانیم . بر اساس نظریه بدیو رخداد زمانی که اتقاق میافتد هرچه جلوتر برود نمیتوان جلوی آن را گرفت. مانند انقلاب اسلامی ایران درسال 1357. به عقیده او از دل رخداد حقیقت بیرون میآید و این حقیقت زمانی که نمود پیدا میکند از دل رخداد نمایان میشود. آنگاه در دل رخداد سوژه پیدا میشود و این سوژه ها شروع به اعتراض میکنند و در واقع آنها هستند که باید تصمیم بگیرند و بعد عمل کنند. در ادامه بدیو بیان میکند که عمدتاً دولتها نظمی را مستقر میکنند که اجزاء آن را نیز مشخص کردهاند و انتظار دارند طبق این نظم، اجزاء بر مدار آنها بچرخد. از دیدگاه او حوزه های علمی و آکادمیک جزء حوزههایی هستند که میتوانند کنش در جامعه ایجاد کنند. درفصل پنجم بدیو درباره اوصاف سوژه صحبت میکند. از دید او سوژه در راستای ساختاری که دارد بدنبال حقیقت است و حقیقت زمانی آشکار میشود که 4 فرایند نامگذاری، ریسک و مخاطره، وفاداری و اجبار را پشت سربگذارد. در اینجا یعنی زمانی که سوژه میخواهد عقاید خود را غالب کند کم کم وجه سیاسی پیدا میکند .در آخرین فصل بدیو، افکار خود را به افکار روسو مشابهت میدهد و طبق نظر او ما باید به صورت جمعی اقدام کنیم و بدیو نیز بحث کشش جمعی را دنیال میکند. نویسنده در انتها نیز از مارکسیست و کمونیست صحبت کرده و عقاید آنها را مطرح میکند.
نظر شما :