کتاب گتسبی بزرگ که در سال ۱۹۲۵ منتشر شد، با گذر زمان به یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رمانهای قرن بیستم تبدیل شد. این رمان کوتاه صرفاً یک داستان عاشقانه نیست، بلکه نقدی هوشمندانه بر جامعهی مصرفگرا و توهمات برخاسته از ثروت و تجملگرایی آن دوران نیز محسوب میشود. فیتزجرالد با تسلط بینظیر بر زبان و قدرت تصویرسازی، فضای مسحورکنندهای خلق میکند که خواننده را به عمق دههی ۱۹۲۰ آمریکا میکشاند؛ دورانی که پس از جنگ جهانی اول و در بحبوحهی رونق اقتصادی، جامعهای بهظاهر خوشبخت را تجربه میکرد، اما در زیر پوستش، پوچی و بیاخلاقی ریشه دوانده است. از اینرو، نویسنده تضاد میان زرق و برق بیرونی و تهیبودگی درونی شخصیتها را با جزئیات بسیار به تصویر میکشد.
گتسبی بزرگ، به مضامین عمیقی همچون رؤیای آمریکایی، فساد ناشی از ثروت، عشقهای نافرجام و اهمیت طبقهی اجتماعی میپردازد. فیتزجرالد، داستان را از طریق شخصیت نیک کاراوی، راوی اول شخص و ناظری بیطرف اما تأثیرپذیر، روایت میکند. نیک که بهتازگی به وِستاِگ نقل مکان کرده و همسایهی گتسبی شده، بهتدریج وارد دنیای پر رمز و راز او میشود. این ساختار روایی هوشمندانه، به نویسنده امکان میدهد تا همزمان هم در عمق وقایع حضور یابد و هم فاصلهای برای تأمل و نقد اجتماعی ایجاد کند. سبک نگارش فیتزجرالد غنی از استعارهها و نمادهاست که به لایههای معنایی عمیقتری در داستان راه میگشاید.