پروفسور محمدحسن گنجی

۰۹ مهر ۱۴۰۱ | ۱۱:۱۲ کد : ۲۰۲۱۵ معرفی مفاخر و نام آوران
تعداد بازدید:۱۱۱۵۵

دکتر محمدحسن گنجی در سال 1291 خورشیدی در بیرجند به دنیا آمد. او در سال 1317 در دانشگاه ویکتوریای منچستر دوره‌ی کارشناسی ارشد را به پایان رساند و در سال 1331 به آمریکا رفت و توانست دکترای جغرافیا را از دانشگاه کلارک در ماساچوست دریافت کند. او پس از بازگشت به تهران سازمان هواشناسی را بنیان نهاد. خدمت او در دانشگاه تهران در سال ‌ 1355‌ با دریافت درجه‌ی استاد ممتاز به پایان رسید، اما او بیکار ننشست و در همین سال کار بنیان‌گذاری دانشگاه بیرجند را به سرانجام رساند . در سال 2001 میلادی، سازمان هواشناسی جهانی او را به عنوان دانشمند برگزیده سال معرفی کرد.

  کودکی و نوجوانی

دکتر محمدحسن گنجی در 21 خرداد 1291 خورشیدی برابر با 11 ژوئن 1912 میلادی در شهر کوچک و دورافتاده بیرجند در مرکز قائنات (قهستان) به دنیا آمد. سرزمین قهستان مانند جزیره‌ای در دریای شن بود و ورود به آن از هر سو نیازمند گذشتن از فرسنگ‌ها کویر بی آب و علف بود. ساکنان آن و به ویژه اهالی بیرجند از اکثریتی از ریشه‌‌ی ایرانیان قدیمی با رگه‌هایی از دیگر اقوام تشکیل می‌شد که بیش‌تر از راه کشاورزی همراه با دامداری روزگار می‌گذراندند. خانواده‌ی گنجی نیز از همین مردمان بودند.

  شش ساله بود که وارد مدرسه‌ی شوکتیه در بیرجند شد. بیشتر دوران تحصیل مقدماتی او در دهه‌ی نخست 1300 خورشیدی با تحولات سیاسی، اجتماعی گسترده کشور و پایان سلطنت دویست ساله‌ی قاجار و آغاز دوران پهلوی همراه شد. بیرجند که تا آن زمان روستای دورافتاده‌ای به شمار می‌رفت، کم کم به عنوان یک منطقه‌ی استراتژیک مطرح شد و مرکز فرماندهی تیپ نظامی قائنات و سیستان و بلوچستان لقب گرفت. در مدرسه‌ی شوکتیه رسم بر این بود که به شاگرد نخست، شاگرد دوم و شاگرد سوم به ترتیب مدال طلا، مدال نقره و یک کتاب نفیس هدیه می‌دادند و گنجی در طول شش سال تحصیل چهار مدال طلا و دو نقره، به دست آورد و در جشن پایان دوره که آن مدال‌ها را به سینه زده بود چنان احساس سربلندی می‌کرد که به بیان خودش"گویی قلعه ‌ی خیبر را فتح کرده ‌بود."

  دو رویداد مهم در آن سال‌ها رخ داد که اثر عمیقی بر گنجی گذاشت: یکی خشکسالی شدیدی که تاثیرات انسانی دردناکی برجای گذاشت. پس از سه چهار سال همه‌ی قنات‌های بیرجند خشکید، محصولات کشاورزی از میان رفت و خیلی از روستاییان به شهرهای دیگر کوچ کردند. خانواده‌ی گنجی در آن سال‌ها بسیار سختی کشیدند و حتی آب آشامیدنی را از جاهای دیگر فراهم می‌کردند. دومین رویداد هنگامی رخ داد که او کلاس چهارم یا پنجم دبستان بود. زمستان 1343 هجری قمری بود که پس از چند روز بارش پیوسته‌ی باران، سیلی بزرگ رخ داد و همه‌ی قنات‌ها را نابود کرد و آسیب زیادی به بار آورد. خاطره‌ی تلخ آن دو رویداد هواشناختی همچنان در ذهن گنجی ماند و حتی در گزینش روش زندگی و روی آوردن او به دانش جغرافیا و هواشناسی اثر زیادی داشت.

  فراگیری دانش

دکتر گنجی پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه در زادگاه خود یعنی بیرجند در مهرماه 1309 خورشیدی به تهران آمد تا حقوق بخواند. ولی در تهران متوجه شدکه بیشتر استادان مدرسه‌ی عالی حقوق آن زمان، فرانسوی هستند و چون زبان فرانسوی نمی‌دانست به دارالمعلمین عالی رفت که نخستین بنیاد آموزش عالی آن زمان بود. دارالمعلمین عالی، که در 1307 بنیان‌گذاری شده بود، دو گروه "فلسفه و ادبیات" و "تاریخ و جغرافیا" داشت. گنجی در رشته‌ی تاریخ و جغرافیا نام‌‌نویسی کرد و پس از سه سال در 1312 لیسانس آن رشته را دریافت کرد.

 از آن جا که گنجی در کنکور اعزام به خارج در بخش معلمی تاریخ و جغرافیا مقام اول را به دست آورده بود، در 25 شهریور 1312 همراه با حدود 90 نفر دیگر که 20 نفر از آنان از دانش‌آموختگان دانشسرای عالی بودند، به فرانسه فرستاده شد. چون در دبیرستان شوکتی بیرجند تا اندازه‌ای با زبان انگلیسی آشنا شده بود، او را با 12 نفر دیگر از دانشجویان که به زبان انگلیسی آشنایی داشتند، پس از چند روز ماندن در پاریس به لندن فرستادند. در آن روزها معمول بود که دانشجویان فرستاده شده به انگلستان را برای یکسال به زندگی در یک خانواده‌ی انگلیسی وا می‌داشتند تا زبان و آداب انگلیسی را فراگیرند. اما چون گنجی زبان انگلیسی را به اندازه‌ی نیاز می‌دانست، او را بی‌درنگ پس از ورود به انگلستان به دانشگاه ویکتوریا درمنچستر معرفی کردند که در آن زمان یکی از پنج دانشگاه معتبر پس از آکسفورد و کمبریج به شمار می‌آمد.

  در سال دوم ماندن درانگلستان بود که پس از یک ‌سال مطالعه و بررسی رشته‌های گوناگون، تصمیم خود را گرفت که در زمینه‌ی جغرافیا کار کند و از آن زمان تاریخ برای او در درجه‌ی دوم اهمیت قرارگرفت. او در آن سال در گروه تخصصی جغرافیا در دانشگاه منچستر نام‌نویسی کرد و پس از چهارسال توانست لیسانس تخصصی و ممتاز درجغرافیا (B.A.Honurs) را به دست آورد که برابر کارشناسی‌ارشد به شمار می‌آید. او دلیل گرایش خود را به جغرافیا و به ویژه هواشناسی، دو رویداد خشکسالی و سیلی می‌داند که در روزگار کودکی و نوجوانی در زادگاهش رخ داد و باعث آسیب زیادی به روستاییان شده بود.  همچنین، در روزگاری که در خارج تحصیل می‌کرد، بحث‌های داغی پیرامون نظریه‌ی تکامل در جریان بود و از آن جا که بارها شنیده بود که پاسخ جانداران به دگرگونی آب و هوا، نقش مهمی در تکامل جاندران دارد، به موضوع‌‌های مربوط به آب و هوا و محیط بسیار گرایش پیدا کرده بود.

  گنجی در مهرماه 1317 به ایران بازگشت و با عنوان دبیر(امروزه در رتبه‌بندی علمی دانشگاهی به آن مربی می‌گویند) در دانشکده‌ی ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس جغرافیا پرداخت. دوره‌ی خدمت دبیری او 14 سال به طول انجامید و چون با مقررات آن روز هرگز نمی‌توانست بدون درجه‌ی دکترا، استاد دانشگاه شود، با استفاده از فرصت مطالعاتی در شهریور 1331 به آمریکا رفت. او پس از دوسال تحصیل در دانشگاه کلارک(در شهر ورستر ایالت ماساچوست) که از مراکز بسیار معتبر آموزش و پژوهش جغرافیا بود، درجه‌ی دکترا در جغرافیا را به دست آورد. گنجی پس از بازگشت به تهران، پس از چندماهی به درجه‌ی دانشیاری در جغرافیا ارتقا پیداکرد و بموقع استاد شناخته شد. او پیش از تابستان 1354 که بازنشسته شد، به استادی ممتاز دانشگاه مفتخر گردید.

  خدمات علمی و آموزشی

 دکتر  گنجی روی هم 37 سال سابقه تدریس داشته است که پس از دانشسرای عالی در دانشگاه تهران و دیگر مراکز دانشگاهی انجام شده است. او از سال 1317 در دانشسرای عالی تدریس کرد. دانشسرای عالی که در سال 1307 بنیان گذاری شده بود، تا آن زمان 8 دوره و نزدیک 150 نفر کارشناس تاریخ و جغرافیا بیرون داده بود. او با فارغ التحصیلان دوره‌های اول و دوم که از او جلوتر بودند و همچنین با فارغ التحصیلان دوره‌های چهارم و پنجم که پس از او وارد دانشسرای عالی شده بودند، در دوران تحصیل در آن بنیاد آموزشی آشنا شده بودم. او به فارغ التحصیلان دوره‌های ششم و هفتم و هشتم در سال آغاز تدریس د ر آن‌جا در کلاس مشترکی درس داده بودم. هم‌چنین، از سال 1317 تا 1354 با همه‌ی کسانی که در این رشته و یا در سال‌های دیگر در گروه آموزش جغرافیا به تحصیل پرداختند، تماس درسی مستقیم داشت. در نتیجه می‌توان گفت که او تاریخ جغرافیای ایران است.

  به نظر گنجی یک آموزشگر جغرافیا، چه در دبیرستان و چه در دانشگاه برای داشتن آموزشی درست و کارآمد باید همواره در پی فراگیری دانش‌ مرتبط به جغرافیا باشد. از این رو، هر کتاب و رساله و حتی مجله و روزنامه‌ای را که درباره‌ی جغرافیا و علوم وابسته بدان تهیه و منتشر می‌شد، به دست می‌‌آورد و مطالعه می‌کرد و در صورت امکان جمع آوری می‌کرد. او کوشش می‌کرد که همواره مطالب و نظر یه‌ها و دستاوردهای تازه را در کلاس‌های مختلف دانشگاهی عنوان کند و دانشجویان را به کندوکاو و ژرف‌نگری بیشتر وادارد.

  کار بررسی برگه‌های امتحانی و مطالعه‌ی جزو ه‌های پژوهشی و پایان نامه‌های تحصیلی دانشجویان که نیاز به تصحیح و اظهارنظر داشت، این عادت را در او تقویت کرد که هر کتاب یا نوشته‌ای را که مطالعه می‌کند، نگاه نقادانه‌ای به آن داشته باشد و نظر خود را در حاشیه‌ی کتاب یا مقاله یادداشت کند و مطالب قابل بحث یا تأمل را با خط کشی‌های مختلف مشخص ساز د. از این رو، کمتر کتاب یا مجله‌ای در کتابخانه‌ی شخصی او دیده می‌شود که این عادت خوب یا بد در آن منعکس نباشد.

  خاطره نویسی از مشخصات زندگی اوست دست کم بین 40 تا 50 جلد کتابچه‌هایی از نوع سررسید را در کتابخانه‌ی او می‌توان دید که رویدادهای روزانه‌ی زندگی خود را در آن‌ها نوشته است. شرح مسافرت‌های زیاد داخلی و خارجی و مشارکت‌های او در کنگره‌ها و همایش‌های علمی بین‌المللی و برخورد با شخصیت‌های علمی و به ویژه جغرافی‌دان‌ها و بازدید از گروه‌های آموزشی جغرافیا در کشورهای گوناگون و مشاهدات جغرافیایی، از جمله یاداشت‌های ارزشمند گنجی است که بسیار آموزنده هستند.

  دستاوردهای مهم

 دکتر  گنجی در 30 سال خدمت دانشگاهی‌اش به مقامات و سمت‌های گوناگونی دست یافت. او خدمت در مراکز غیردانشگاهی را به علت ارتباط کاری با جغرافیا از خدمت در دانشگاه جدا نمی‌دانست و همواره از فرصت‌های مطالعاتی گوناگون مانند مسافرت‌ها و شرکت در کنگره‌ها و همایش‌های بین المللی به سود جغرافیا بهره برداری می‌کرد و کلاس درس خود را زنده و در حال تکامل و تحول نگاه می‌داشت. همکاری 12 ساله او با وزارت راه آن زمان را می‌توان اوج همکاری او به مراکز بیرون از دانشگاه دانست که 5 سال آن با معاونت پارلمانی آن وزارت همراه بود. او از آن 5 سال برای بنیان‌گذاری و پیشرفت اداره کل هواشناسی وزارت راه بهره برداری کرد.

  سخن از هواشناسی در ایران در دهه‌ی 1330 آغاز شده بود و در سال 1335 اداره‌ای به نام اداره ‌ی کل هواشناسی درون تشکیلات وزارت راه به وجود آمده بود. از آن جا که پایان‌نامه‌ی دکترای گنجی درباره آب و هوای ایران بود، او را به مدیریت آن اداره برگزیدند. پیش از آن، واحد کوچکی در تشکیلات سازمان هواپیمایی کشوری وجود داشت که خود زیر مجموعه‌ی وزارت راه بود و دو سرلشگر وزیر راه و ر ییس هواپیمایی کشوری بودند. رییس هواپیمایی حاضر نبود که فعالیت هواشناسی از آن جا جدا شود و گنجی پنج شش سال کوشش کرد تا قانون استقلال هواشناسی در اسفند 1337 به تصویب مجلس سنا رسید. او قانون عضویت ایران در سازمان هواشناسی جهانی را نیز به تصویب آن مجلس رساند.

  در آغاز کار گنجی در اداره‌ی هواشناسی، آن اداره فقط بیست تا بیست و پنج کارمند داشت که حقوقشان از دستگاه‌های دیگر پرداخت می‌شد. چون هواشناسی بودجه‌ی مستقل نداشت و آن کارمندان از جاهای دیگر حقوق می‌گرفتند، چندان به برنامه‌های گنجی توجه نداشتند. از این رو، او تصمیم گرفت خودش کارمند تربیت کند. بنابراین، هر سال صد نفر دیپلمه می‌گرفت و آن‌ها را به سطح فوق دیپلم (کارمند فنی) می‌رساند. کوشش‌های او در آن سال‌ها باعث شد که کم کم ارزش هواشناسی و سودمندی آن بر همگان آشکار شود تا جایی که امروزه سازمان هواشناسی ایران یکی از بزرگ‌ ترین دستگاه‌های علمی در سطح ملی و بین المللی به شمار می‌آید.

  از دیگر دستاوردها و مسسولیت‌های مهم دکتر گنجی می‌توان این‌ها را نام برد:

  ـ دبیر دانشگاه تهران(1334- 1317)

  ـ دانشیار و سپس استاد دانشگاه تهران(1354-1334)

  ـ بنیان‌گذاری گروه آموزش جغرافیای دانشگاه تهران و مدیریت آن(1353- 1348)

  ـ ریاست دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی(1354- 1353)

  ـ بنیان‌گذاری سازمان هواشناسی ایران و مدیریت آن(1346- 1335)
 
ـ بنیان‌گذاری دانشگاه بیرجند و مدیریت آن(1357- 1354)
 
ـ ریاست اداره کل هواشناسی از سال(1335 تا 1347)

  ـ معاونت دانشگاه تهران(1347-1342)
 
ـ نماینده‌ی ثابت دولت ایران در سازمان هواشناسی جهانی(1357- 1335)
 
ـ ریاست هواشناسی منطقه‌ی آسیا برای 5 سال 
  
ـ عضو همیشگی انجمن جغرافیای انگلستان

  ـ عضو کمیسیون آموزش جغرافیا در سال 1964

  ـ مشاور وزیر دفاع در دوران جنگ ایران و عراق

  ـ چهره‌ی برگزیده سازمان هواشناسی جهانی(WMO) در سال 2000 میلادی

  ـ چهره‌ی برگزیده چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال 1383

   سرنوشت بزرگان

  فرود داستان زندگی علمی دکتر محمدحسن گنجی با نخستین روزهای سال 1358 آغاز شد. آن رویداد را از زبان خود او بخوانیم:"در فروردین 1358 که از خدمت آموزش عالی بیرجند برکنار شدم، دوران بازنشستگی‌ام که سال‌ها درباره‌ی آن فکر کرده بودم، آغاز شد و ناچار به خلوت کتابخانه‌ی به هم ریخته‌ام پناه بردم. حالا وقت آن رسیده بود که نقشه‌های دوران بازنشستگی را به مرحله عمل درآورم و برای آغاز کار مدتی به تنظیم کتاب‌ها و اوراق پرداختم و منابع و مآخذ موجود در کتابخانه‌ام را برای تهیه‌ی کتابی درباره‌ی آب و هوای ایران آماده می‌کردم."

  پدر بزرگ جغرافیا و پدر هواشناسی ایران وقتی از روزهایی می‌گوید که مجبور بود به خاطر گذران زندگی به ناچار در دارالترجمه‌ای شناسنامه‌ها را ترجمه کند، ما را به یاد سرنوشتی می‌اندازد که بیشتر بزرگان دانش و فرهنگ ایران در درازای تاریخ به آن دچار شدند. سرنوشت پرفراز و فرود دکتر محمد حسن گنجی، سرنوشت علم و اندیشه و همان داستان همواره آشنای "علم بهتر است یا ثروت" در این سرزمین فرهنگ و ادب است.

  نگارش‌های دکترگنجی

  دکتر گنجی دارای آثار علمی زیادی است که بیشتر به صورت مقاله‌های علمی در مجله‌های داخلی و خارجی به چاپ رسیده است. پایان‌نامه‌ی دکترای او درباره آب و هوای ایران بود که نخستین پژوهش درباره‌ی جغرافیای ایران بود. پایان نامه او در سال 1956 به زبان انگلیسی منتشر شد و تا چند سال تنها منبع درباره‌ی آب و هوای ایران بود و هنوز هم به آن ارجاع داده می‌شود. اثر مهم دیگر او، اطلس اقلیمی ایران است که بارها به چاپ رسیده و کتاب مرجع است. او در نگارش کتاب بزرگی به نام ایرانشهر، که یونسکو برای معرفی ایران منتشر ‌کرد، سهم بزرگی داشته است.

  گنجی برای چند دانش‌نامه مقاله‌های مهمی نوشته است. او سرپرست بخش جغرافیای نخستین دانش‌نامه‌ی نوین ایران یعنی دایرالمعارف فارسی به سرپرستی دکتر غلامحسین مصاحب بود و مقاله‌هایی برای آن اثر نوشته است. نگارش مقاله‌های مربوط به جغرافیای ایران در دانشنامه‌ی بریتانیکا تا چند چاپ با دکتر محمد حسن گنجی بوده است. او مقاله‌هایی به زبان انگلیسی برای "دانشنامه ایرانیکا" نوشته است که در آمریکا منتشر می‌شود. همچنین، در سال‌های پس از انقلاب اسلامی مقاله‌های بسیاری برای دایره المعارف بزرگ اسلامی و دانشنامهی جهان اسلام نگاشته است. از جمله مقاله‌ای مفصل درباره‌ی آب است که به عنوان نخستین مدخل جلد یک دایره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شد و در آن آب را از نظر فیزیکی، جغرافیایی و مباحث مربوط به حجم آب در ایران و جهان اسلام و حتی نظر فقیهان و قدیس‌ها درباره‌ی آب بررسی کرده است. یکی از ده‌ها مقاله او در این دایره المعارف، مقاله‌ای با نام "اقلیم و اقالیم سبعه" است که به عنوان یکی از چهارده مقاله‌ی برگزیده همه‌ی جلدهای این دایره المعارف جایزه گرفت.

  گنجی از نویسندگان پرکار کتاب‌های درسی نیز بوده است و 14 کتاب درسی را برای دانش‌آموزان آماده کرده است. او درباره‌ی چگونگی آغاز این کار چنین گفته است:

  " در خرداد 1335 بود که روزی همایون صنعتی‌زاده از من وقت ملاقاتی خواست و همین که به دفتر محقر آن روز او در طبقه دوم ساختمان کوچکی در خیابان شاه رفتم کتابی کوچک، در قطع بزرگ با جلد رنگی زیبایی به نام جغرافیای طلایی به دستم داد و گفت این یک کتاب درسی درباره‌ی ‏جغرافیای عمومی برا ی مدارس ابتدایی است و اگر ترجمه آن را جایگزین کتاب فعلی سال پنجم‏ ابتدایی کنیم، خدمت بزرگی به توسعه‌ی دانش نوآموزان، خود کرده‏ایم.

  او درست می‏گفت، چون‏در آن زمان کتاب جغرافیای ابتدایی روی کاغذ بسیار ارزان با نقشه‏های سیاه و سفید درهم چاپ‏ می‏شد. صنعتی‏زاده اضافه کرد که تا مطالب کتاب آماده شود، او فیلم و زینگ آن را فراهم خواهدکرد و کتاب ابتدایی را برابر و مانند جغرافیای طلایی اما به زبان فارسی برای اول سال ‏تحصیلی آماده خواهد ساخت. قراردادی به مبلغ مختصر 7500 تومان به نام من و دو نفر از شاگردان خوب و جغرافیدان من یعنی شادروانان دکتر لطف‏الله مفخم ‏پایان و حسین خلیلی‏فر منعقد شد و آغاز به کار کردیم و طولی نکشید که کتاب جغرافیای سال پنجم ابتدایی با قطع بزرگ ‏و کاغذ مرغوب و عکس‌ها و نقشه‏های رنگی دلچسب دانش‏آموزان به موقع، به بهای 35 ریال‏منتشر شد و هجوم دانش‏آموزان در بعضی شهرها برای دریافت آن به قدری بود که شنیدیم بازار سیاه پیدا کرده و تا جلد ی 150 ریال به فروش رسیده است.

  موفقیتی که کتاب جغرافیای پنجم ابتدایی کسب کرده بود، ما را به فکر انداخت که کتابی نظیر آن با همان شرایط و نفیسی درباره‌ی جغرافیای ایران برای سال ششم ابتدایی آماده سازیم  ولی دشواری کار در این بود که در مورد این کتاب فیلم و زینگ و نقشه و تصویری در دست نبود و باید همه چیز را از آغاز آماده سازیم. صنعتی‏زاده هنرمند بزرگ و گرانقدر امروز، استاد پرویز کلانتری ‏را که در آن روزها جوانی پرشور و شوق بود پیدا کرد و او سراسر کتاب را با نقاشی‏های مناسب‏حال درباره‌ معیشت‏های ایرانی و محیط زیست آن‌ها مزین ساخت."

  فهرست آثار دکتر گنجی

  1. جنگ و جغرافیا یا روابط دول بزرگ در اقیانوسیه. تهران، بنگاه پروین،1321

  2. بشر چیست. ترجمه از آثار مارک توابن. تهران چاپ سوم، بنگاه افشاری،1351

  3. جغرافیا سال پنجم ابتدایی(با همکاری جسین خلیلی‌فر). تهران، بنیاد فرانکلین،1337

  4. جغرافیا ششم ابتدایی با همکاری حسین خلیلی‌فر. تهران، بنیاد فرانکلین،1337

  5. آمار بارندگی ایران. تهران، مرکز تحقیقات علمی مناطق خشک دانشگاه تهران، 1338

  6. کتاب‌های جغرافیای دبیرستان از سال اول تا سال ششم(با همکاری گروه‌ مؤلفان). دهه‌ی 1340

  7. فهرست مقاله‌های جغرافیایی(با همکاری جواد صفی‌نژاد). تهران، دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران،1341

  8. جغرافیای ایران(چهار فصل در جلد اول ایرانشهر). تهران، نشریه شماره‌ی 22 کمیسیون ملی یونسکو،1342

  9. اطلس اقلیمی ایران. تهران، مؤسسة جغرافیای دانشگاه تهران، 1346

  10. مجموعه‌ی 33 مقاله‌ی جغرافیایی. تهران،بنیاد جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب،1353

  11. جغرافیا در ایران از دارالفنون تا انقلاب اسلامی. مشهد، آستان قدس رضوی، 1367

  12. تاریخچه‌ی جغرافیا در تمدن اسلامی. تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، 1368

  13. نامه‌هایی از قهستان(ترجمه و تعلیق). مشهد، مرکز خراسان‌شناسی، 1379
 پروفسور گنجی در نگاه اندیشمندان

  دکتر پیروز مجتهدزاده که در دوره‌ی کارشناسی شاگرد دکتر گنجی بوده است، درباره‌ی استاد خود چنین گفته است:" با همه‌ی استادانم رابطه‌ای نزدیک و منطقی داشتم، به ویژه با دکتر گنجی که رابطه‌مان به شکل رابطه پدر و فرزندی در روابط اجتماعی و نیز در محیط دانشگاه بود. صرف نظر از پدر و مادر که نقش انکارناپذیری در شخصیت من داشته‌اند، سه نفر دیگر هم تاثیر ژرفی بر زندگی من ایجاد کرده‌اند. نخستین آن‌ها دکتر گنجی است که نگاه اساسی‌ام را به علم و زندگی مدیون او هستم. در دوران دانشجویی‌ام به همه استادانم احترام می‌گذاشتم ولی دکتر گنجی به راستی با بقیه تفاوت داشت. او کسی بود که می‌توانست همه گونه پرسش را در مباحث جغرافیایی و به ویژه هواشناسی پاسخ دهد. با وجود این، هیچ ادعایی نداشت و احترام عمیق من به او به سبب همین بی‌ادعایی است. همیشه سعی می‌کرد در حال آموختن باشد. من همواره در برابر پرسش‌های علمی و فرهنگی و اجتماعی مختلفی که برایم پیش می‌آمد نزد او می‌رفتم. گنجی شخصیتی استثنایی و ارزشمند است و من شخصیتی در شأن و پایه او ندیده‌ام. در واقع آموختن من از دکتر گنجی فقط به دوره‌‌های خاص دانشگاهی مانند لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکترا محدود نبود. من هنوز هم از او می‌آموزم."

آخرین ویرایش۲۳ آذر ۱۴۰۱

نظر شما :

سعادت ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ | ۰۲:۱۵
باسلام پروفسور گنجی در دهه 80 مشاور پایان نامه کارسناسی ارشدم در دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند . به راستی سوای بحث علمی ، اولین چیزی که از استاد آموختم و الانم سر لوحه اخلاق علمی و آجتماعی خود کرده ام (( افتادگی و حسن خلق وی )) بود که سر لوحه رفتار خویش قرار داده ام