زندگینامه دکتر احمد کامیابی مسک

۰۹ آبان ۱۴۰۰ | ۰۱:۰۱ کد : ۱۵۱۳۳ معرفی مفاخر و نام آوران
تعداد بازدید:۱۶۵۲

او در سال ۱۳۲۲ در خوسف، نزدیک بیرجند، زاده شد؛ و در هفت روزگی با خانواده به درخش رفت. کودکی را در درخش در ۶۰ کیلومتری بیرجند سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان داریوش درخش و دبستان حکیم نزاری بیرجند به اتمام رساند. سپس در دبیرستان پرویز و مدرسه شوکتیه بیرجند به تحصیل پرداخت و وارد دانشسرای مقدماتی همان‌جا شد. سال دوم را در دانشسرای مقدماتی مشهد گذراند. در ۱۸ سالگی آموزگار آموزش و پرورش در ایستگاه راه‌آهن بکران میان شاهرود و سبزوار شد. به سبب کم سالی و بر خلاف میل باطنی با خدمت ۷ سال در شهرستان از خدمت سربازی معاف شد. از ۱۸ سالگی در دبیرستان‌های شاهرود در سیکل دوم تدریس می‌کرد و شاگردانش از او مسن تر بودند. همزمان با تدریس، نمایشنامه می‌نوشت و برای دانش‌آموزان دبیرستان اجرا می‌کرد. سال ۱۳۵۰ دوره عالی پیش آهنگی با رساله درباره تعلیم و تربیت جوانان و وودبج عملی و نظری با دریافت دستمال گردن و گواهینامه از انگلیس را طی کرد.

برنامه‌های پیش‌آهنگی و کوهنوردی برای بچه‌ها ترتیب می داد و در همان زمان به تحصیلاتش ادامه می‌داد. تا دو سال دیپلم طبیعی گرفت. در سال ۱۳۴۶ وارد دانشکده ادبیات مشهد شد و این هم برخلاف میلش بود، چون می‌خواست بازیگر و هنرمند شود. اما چون از دوران کودکی در ده به بازی و کارگردانی شبیه و تعزیه می‌پرداخت به تئاتر هم علاقه‌مند بود و در مشهد همزمان تحصیل در دانشکده در کلاسی که از طرف وزارت فرهنگ و هنر تشکیل شده بود شرکت می‌کرد. در آنجا استادی داشت به نام محمدعلی لطفی و از همین طریق با بسیاری از بازیگران آن دوره در مشهد آشنا شد. در دانشکده نیز روی تئاتر پژوهش می‌کرد و نخستین رساله لیسانس خود را در تئاتر سارتر گذراند. سپس در فوق لیسانس رشته ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران پذیرفته شد. آنجا هم نمایشنامه‌های سارتر و کامو و داستان‌های آنتوان دو سنت اگزوپری را پژوهید. نمایشنامه در جستجوی دوست را بر اساس شازده کوچولو در سال دوم دانشگاه برای اجرا تنظیم و ترجمه کرد که بعدها در پاریس در دانشگاه سوربون و در سالن شماره یک سازمان فرهنگی یونسکو روی صحنه برد.

سبب علاقهٔ کامیابی به سنت اگزوپری این بود که او نقاشی، جغرافیا و خلبانی را دوست می‌داشت و این هر سه آرزو را برآورده کرده بود. در ۱۸ سالگی دو نمایشگاه از نقاشی‌هایش ترتیب داد و در سال ۱۳۴۸ موفق به گرفتن گواهینامه خلبانی گلایدر شد و همچنین استادی مدل‌سازی هواپیما. کلاسهایی برای پیش‌آهنگ‌ها تشکیل می‌داد که مدل هواپیما می‌ساختند و خلبانی یادمی‌گرفتند. خلبانی را در تهران یادگرفت و رئیس پیش‌آهنگی هوایی استان خراسان بود. از کودکی به راه‌پیمایی و کوهنوردی علاقه‌مند بود و دو گواهینامه کوهنوردی گرفت. چکاد توچال را در زمانی که هنوز راه‌ها به این صورت کنونی نبود فتح کرد. یک بار هم از مشهد تا توچال پیاده رفت در حالی که سرپرستی ۲۵ پیش‌آهنگ را بعهده داشت.[نیازمند منبع] سرانجام در سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. در سال نخست دو دیپلم گرفت و یک فوق لیسانس دیگر در ادبیات مدرن. نام رساله‌اش «تحول فردسانهای آفریده سارتر در سه نمایشنامه دستهای آلوده، گوشه‌نشینان آلتونا و شیطان و خدای خوب» بود. او در این رساله روشی جدید در تجزیه و تحلیل به کار برد که مورد تحسین استادان فرانسوی و سپس تر مورد استفاده دانشجویان و محققان قرار گرفت.

در سال‌های تحصیل در دانشگاه مون پلیه با دپارتمان‌های زبان و ادبیات اسپانیایی و فرانسه همکاری کرد و چند نمایشنامه به زبان اسپانیایی در دانشگاه به صحنه برد. بلافاصله پس از انجام رساله فوق لیسانس برای دکترا ثبت نام کرد و موضوع رساله‌اش با کارهای پیشین بی ارتباط بود: کرگدنهای اوژن یونسکو. کامیابی بیش از سه سال روی این رساله کار کرد. در سال ۱۳۵۶ قبل از اینکه به ایران برگردد بلافاصله برای دکترای دولتی که بالاترین مدرک دانشگاهی جهان است نام‌نویسی کرد؛ و موضوع این رساله «مسئله انتظار و چگونگی اجرای آن در نمایشنامه‌های یونسکو و بکت در سراسر جهان و ارتباط فرهنگی بین شرق و غرب» بود. این رساله را با گرفتاری‌هایی که برایش پیش‌آمد دیرتر از موعد تعیین شده به اتمام رساند؛ ولی رساله‌ای است که مورد تأیید ساموئل بکت و اوژن یونسکو در زمان حیاتشان و بیشتر دانشگاهیان و منتقدین تئاتر در سراسر جهان قرار گرفت. در زمانی که در دانشگاه مشهد بود استادش علی شریعتی در کلاس شعری از بودا خوانده بود که نامش «کرگدن» بود.[نیازمند منبع] این شعر سبب شد که به طرف اوژن یونسکو رفت. هدفش این بود که ثابت کند اوژن یونسکو در انتخاب کرگدن همچون نماد و سمبل نازی‌ها اشتباه کرده‌است. یونسکو در مقدمه‌ای که بر رساله وی نوشت و در دفترهای رونو بارو چاپ کرد به درستی این مسئله اعتراف کرد. کامیابی برای فهم نمایشنامه‌های یونسکو به کشورهای مختلف از جمله وطن نخست یونسکو رومانی و اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا سفر کرد. اولاً او می‌خواست فرهنگ جامعه‌ای را که یونسکو در آن تربیت شده و تحصیل کرده بود بشناسد و سپس ببیند در کشورهای مختلف جهان با رژیم‌های مختلف سیاسی و فرهنگ‌های گوناگون چگونه از آثار اوژن یونسکو و بخصوص کرگدنها استقبال کرده‌اند. وقتی این رساله را به پایان رساند برای تشکر از همه کسانی که به او کمک کرده بودند یک نسخه از رساله را فرستاد. یونسکو ده روز پس از دریافت رساله، مفصّل‌ترین مقدمه‌ای را که تا پایان عمرش نوشته بود بر آن نگاشت[۹] و برایش فرستاد و ژان لویی بارو کارگردان مشهور فرانسوی (قرن ۲۰) رساله، دوباره کرگدنها را روی صحنه برد، با برداشتی که احمد کامیابی از این نمایشنامه کرده بود، و یک شماره از دفترش را به آن اختصاص داد.[۱۱] در سال ۱۳۹۸ تماشاخانه‌ای به نام او در بیرجند افتتاح شد. کامیابی در پژوهش‌هایش با تعداد زیادی از همکارانش در سراسر جهان تبادل نظر کرده که از آن جمله است حمید سمندریان، استاد مشهور دیگر تئاتر در ایران، ریشارد شخنر و بسیاری دیگر.

او جز آثار بسیاری از اوژن یونسکو، نمایشنامه‌هایی نیز از ژان ژنه و فرناندو آرابال به فارسی ترجمه کرده‌است.

استادان و شاگردان

از اساتید ایرانی کامیابی جز علی شریعتی می‌توان جواد حدیدی و ابراهیم شکورزاده و غلامرضا ذات‌علیان را نام برد.

در میان شاگردان او در ایران و فرانسه بسیاری از هنرمندان و معلّمان را می‌شود نام برد. سید علی صالحی، عطاالله کوپال و مصطفی مختاباد از آن جمله‌اند.

آخرین ویرایش۱۴ آبان ۱۴۰۰